این کارهای غلط را والدین نباید جلوی فرزندان انجام دهند!
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۱۱۵۵۵
والدین باید توجه داشته باشند که در روابط بین فردی، به خصوص در حضور کودکانشان با برخورد با اطرافیان انعطافپذیر بوده و سازگار باشند.
به گزارش برنا؛ عبداللهی، کارشناس ارشد مشاوره و خانواده به 11 مورد از رفتارهایی که والدین باید از انجام آنها در مقابل کودکان خودداری کنند، اشاره کرد.
***کارهایی که نباید جلوی کودکان انجام دهید، به شرح ذیل است :کودکان بسیار باهوش و در عین حال تاثیرپذیر بوده و از هر رفتار درست یا نادرست والدین خود الگو میگیرند و به تدریج عادتهایی در آنها نهادینه میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
والدین باید توجه داشته باشند که در مقابل چشم کودکان خود اقدام به رفتارهایی کنند که قصد دارند در دراز مدت این عادات و رفتار را در فرزندان خود تثبیت کنند.
1-به کار بردن الفاظ نامناسب در حضور کودک
گاهی والدین در حین رانندگی، در خانه و یا محل کار ممکن است بر اثر فشارهای روحی کنترل خود را از دست داده و از الفاظ نامناسب استفاده کنند، اما باید توجه کرد که از بکاربردن این الفاظ در مقابل کودکان کار به شدت اشتباهی است.
2-بیاحترامی به دیگران
والدین کودکان باید از هر گونه رفتار، کلامی یا غیر کلامی (رفتاری) که نوعی بیاحترامی به دیگران محسوب میشود، خودداری کنند.
3-پرهیز از ایجاد تنش و درگیری با اطرافیان
والدین باید در مقابل کودکانشان از هر گونه اعمالی که سبب ایجاد تنش و ناآرامی میشود، پرهیز کنند و تا حد امکان آرامش خود را حفظ کنند.
4-نداشتن انعطاف در روابط بین فردی
والدین باید توجه داشته باشند که در روابط بین فردی، به خصوص در حضور کودکانشان با برخورد با اطرافیان انعطافپذیر بوده و سازگار باشند.
5-بکارگیری الفاظ رکیک
والدین باید توجه کنند که به هیچعنوان حتی در صورت استفاده دیگران از الفاظ رکیک، آنها را بکار نبرند، چرا که کودکان سریعا آنها را به خاطر سپرده و از آنها استفاده میکنند.
6-قدردانی نکردن از دیگران
هنگامی که والدین در مقابل خدمتی که دیگران به آنها میکنند، قدردانی نمیکنند، کودکان نیز از رفتار آنها الگو میگیرند و همواره اقداماتی که دیگران برای آنها انجام میدهند را وظیفه آنها میدانند.
7-بی اعتنایی به معنویات و واجبات دینی
بیتوجهی والدین به امور و وظایف دینی و شرعی همچون نماز و غیره سبب بیاعتنایی کودکانشان به این امور و دوری از معنویات در آنها میشود.
8-عدم ابراز علاقه به درس و مطالعه
اگر والدین به مطالعه و ادامه تحصیل علاقه و اهمیت نشان ندهند، کودکان آنها نیز برای علماندوزی و کسب دانش ارزشی قائل نمیشوند و در نتیجه کودکان آنها نیز برای ادامه تحصیل بیانگیزه خواهند شد، بنابراین والدین باید با مطالعه روزانه و تشویق فرزندان خود برای ادامه تحصیل، این علاقه را در آنها ایجاد کنند.
9-شرکت نکردن در فعالیتهای داوطلبانه و انسان دوستانه
شرکت نکردن والدین در امور اجتماعی و فعالیتهای خیرخواهانه (درختکاری، کمک به سالمندان، کمک به نیازمندان و غیره) سبب انزوا و اجتماع گریزی کودکان آنها میشود و سبب عدم رشد و بلوغ اجتماعی آنها میشود و در آینده اجتماعی آنها مشکلات متعددی ایجاد خواهد کرد.
10-عدم مدیریت و برنامهریزی در امور روزانه
بینظمی و عدم مدیریت والدین در امور روزانه، نوعی بینظمی و بی برنامگی را در شخصیت کودکان آنها نهادینه میکند بنابراین والدین باید در امور روزانه خود مدیریت و برنامه ریزی صحیحی داشته باشند تا کودکان از عادات صحیح آنها الگوبرداری کنند.
11-نشان دادن ضعف در روابط با کودک
والدین هنگام برخورد و مکالمه با کودکان خود باید از کارهایی که ضعف و عجز آنها را نشان میدهد همچون گریه کردن، اظهار عجز و لابه کردن و غیره اکیدا خودداری کنند چرا که با این رفتارها سبب از بین رفتن اعتماد به نفس در کودکان خود میشوند به طوری که فرزندانشان در آینده قدرت برخورد با مشکلات را از دست میدهند.
آنچه که اهمیت دارد این است که والدین باید بدانند کودکان بسیار باهوش و تاثیرپذیر بوده و با انجام هر کدام از 11 رفتار یاد شده الگوهای رفتاری کودکان خود را شکل میدهند، بنابراین والدین باید در رفتارها و برخوردهای خود در مقابل کودکانشان دقت زیادی به خرج دهند.
آیا این خبر مفید بود؟
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: خانواده والدین کودکان رشد مشکلات گریه اعتماد به نفس والدین باید توجه مقابل کودکان داشته باشند کودکان آنها کودکان خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۱۱۵۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ کودک آزاری مدرن: تلقین حس ناکافی بودن!
عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیدهای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگانگیر حس همدلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست؟
ما - والدین که فرزندانمان را مال خود و نه از خود میدانیم - با این فرشتگان معصوم کاری میکنیم که بیشباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و همدلی با گروگانگیران که برخی از مدارس ابتداییاند.
این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی میسپارند که با جان و جسم کودکانشان چون یک گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت همکاری را نشان میدهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع میشوند.
در مطلبی که چند سال قبل با عنوان " آموزش فرزند یا فرزندکُشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد، مقایسهای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ تا ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت میپذیرد که به نظر نویسنده فاجعهبار است چون در گذر زمان موجب فرسودگی کودکان در بستر آموزش میشود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکردهاش و الزام آنها برای آمادگی آزمون دچار اسپاسم عضلانی شده و در واقع کودکیاش به تاراج رفته بود! از این رو 7 نکته را در زیر یادآور میشوم:
۱. اگر پدران سنتزده ما خطاب به معلمان میگفتند " گوشت فرزندم مال تو استخواناش مال من! " ؛ این روزها خیلی از والدین مجوز شدیدتر برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!
۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه) و غیره.
اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند! از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!
۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!
۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست!
۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد !
۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!
۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است!
پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش